رازهای آشکار و نهان ترورهای تاریخی آمریکا؛ از «لینکلن» تا «کندی» – خبرگزاری نیوزلند | اخبار ایران و جهان

‌خبرگزاری نیوزلند، گروه بین‌الملل: «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور جدید آمریکا پنج‌شنبه (۴ بهمن) فرمان اجرایی را امضا کرد که به موجب آن مقام‌های آمریکایی موظفند ظرف ۱۵ روز اسناد ترور «جان اف. کندی» سی و پنجمین رئیس‌جمهور آمریکا را منتشر کنند.

بعد از صدور حکم ترامپ، این پرسش در اذهان عمومی شکل گرفت که تا به امروز کدام یک از رؤسای جمهوری آمریکا قربانی ترور شده‌اند و آیا جزئیات مرتبط با پرونده‌های قتل آنان برملا شده یا در هاله‌ای از ابهام قرار دارند؟

۱. آبراهام لینکلن

ترور آبراهام لینکلن، شانزدهمین رئیس‌جمهور ایالات متحده، در ۱۴ آوریل ۱۸۶۵ و در تئاتر فورد در واشنگتن دی‌سی رخ داد. لینکلن در حالی که به تماشای نمایش کمدی «پسر عموی آمریکایی ما» (Our American Cousin) نشسته بود، توسط جان ویلکس بوث، یک بازیگر و طرفدار سرسخت کنفدراسیون‌های جنوبی، هدف قرار گرفت.

بوث که از شکست کنفدراسیون‌ها در جنگ داخلی آمریکا (۱۸۶۱–۱۸۶۵) ناراضی بود، تصمیم گرفت تا لینکلن را بکشد و به این ترتیب ضربه‌ای به دولت اتحادیه وارد کند. این ترور در شب‌های آخر جنگ داخلی اتفاق افتاد؛ زمانی که پیروزی اتحادیه در جنگ تقریباً قطعی شده بود.

جان ویلکس بوث به عنوان یک چهره شناخته‌شده در تئاترهای آمریکا و از خانواده‌ای بازیگر بود، ولی با این حال عقاید سیاسی او موجب شد تا به نقشه ترور لینکلن بپردازد. بعد از قتل لینکلن، بوث به سرعت از محل حادثه فرار کرد و در ادامه در ایالت مریلند پنهان شد. تحقیقات و جست‌وجوهای وسیع برای یافتن بوث ادامه داشت و او در نهایت در ۲۶ آوریل ۱۸۶۵ در مزرعه‌ای در نزدیکی شهرستان برندنتون در ایالت ویرجینیا به محاصره درآمد و کشته شد.

ترور لینکلن نه تنها یک ضربه سخت به ملت آمریکا بود، بلکه به تغییرات سیاسی و اجتماعی نیز دامن زد. قتل لینکلن باعث شد که اندرو جانسون، معاون رئیس‌جمهور به مقام ریاست‌جمهوری برسد. جانسون که خود از طرفداران سیاست‌های نرم‌افزاری در برابر ایالات جنوبی بود، با مخالفت‌های شدیدی از سوی کنگره روبرو شد و دوره ریاست‌جمهوری او با بحران‌های سیاسی و اجتماعی متعددی مواجه بود. ترور لینکلن در حقیقت نقطه عطفی در تاریخ آمریکا بود که تأثیرات عمیقی بر روند بازسازی و توزیع قدرت در کشور داشت.

۲. جیمز گارفیلد

ترور جیمز آ. گارفیلد، بیست‌ویکمین رئیس‌جمهور ایالات متحده در تاریخ ۲ ژوئیه ۱۸۸۱ اتفاق افتاد. گارفیلد که تنها ۶ ماه از ریاست‌جمهوری‌اش گذشته بود، در واشنگتن دی‌سی و در ایستگاه قطار «یونیون استیشن» توسط چارلز جی. گیتو، یک فرد سرخورده و ناموفق که به‌دنبال انتصاب در پست دولتی بود، مورد هدف قرار گرفت. گیتو از اینکه نتوانسته بود به مقام دولتی دست یابد، ناراضی و ناامید شده بود و تصمیم به کشتن گارفیلد گرفت. او به گارفیلد نزدیک شد و در یک لحظه شلیک کرد. گلوله به پهلوی رئیس‌جمهور اصابت کرد.

اگرچه گارفیلد در ابتدا زنده ماند و حتی از خود واکنش نشان داد، اما زخم‌های وی بسیار شدید بودند و در نهایت منجر به مرگ او شدند. گارفیلد در نهایت پس از ۲ ماه درد و رنج در ۱۹ سپتامبر ۱۸۸۱ درگذشت. این ترور در تاریخ آمریکا تأثیر عمیقی گذاشت و موجب تغییراتی در سیستم پزشکی و امنیت رئیس‌جمهور شد.

قاتل گارفیلد پس از دستگیری به محاکمه کشیده شد و به جرم قتل به اعدام محکوم شد. او در سال ۱۸۸۲ اعدام شد. ترور گارفیلد علاوه بر توجه به امنیت بیشتر رئیس‌جمهور، به‌طور غیرمستقیم منجر به اصلاحات اداری در سیستم استخدامی آمریکا شد. در سال ۱۸۸۳، قانون پندلتون (Pendleton Act) تصویب شد که به‌دنبال این حادثه، سیستم شایسته‌سالاری در استخدام دولتی را جایگزین سیستم دوستی‌سالاری کرد و از آن پس، پست‌های دولتی باید از طریق آزمون‌های شایستگی و نه بر اساس روابط سیاسی اعطا می‌شدند.

۳. ویلیام مک‌کینلی

ترور ویلیام مک‌کینلی، بیست و پنجمین رئیس‌جمهور ایالات متحده در تاریخ ۶ سپتامبر ۱۹۰۱ در شهر بوفالو، نیویورک رخ داد. مک‌کینلی در حال شرکت در نمایشگاه پانامایاکا بود که به مناسبت نمایش پیشرفت‌های صنعتی و تجاری کشور برگزار شده بود. این نمایشگاه فرصت مناسبی برای رئیس‌جمهور به شمار می‌رفت تا با مردم عادی دیدار کند. در همین روز، شخصی به نام لئون چولگوش که یک آنارشیست و مخالف سیاست‌های مک‌کینلی بود، به‌طور مخفیانه وارد صف دیدار مردم با رئیس‌جمهور شد و در لحظه‌ای مناسب، با شلیک دو گلوله به سینه و شکم مک‌کینلی او را ترور کرد.

مک‌کینلی به سرعت به بیمارستان منتقل شد و ابتدا وضعیت او امیدوارکننده به نظر می‌رسید، اما پس از چند روز، به دلیل عفونت ناشی از زخم‌ها و درمان‌های نادرست، وضعیت او به شدت بدتر شد و در ۱۴ سپتامبر ۱۹۰۱ درگذشت. این ترور در آن زمان شوک بزرگی به آمریکا وارد کرد، زیرا مک‌کینلی رئیس‌جمهور محبوبی بود که کشور را از دوران جنگ اسپانیا و آمریکا (۱۸۹۸) به‌طور موفقیت‌آمیزی بیرون آورده و به این کشور در عرصه بین‌المللی قدرت بخشیده بود.

قاتل مک‌کینلی پس از دستگیری به‌سرعت محاکمه و به اعدام محکوم شد. او اعتراف کرد که ترور را به‌دلیل عقاید آنارشیستی خود انجام داده است. این ترور همچنین به افزایش نگرانی‌ها در مورد امنیت رئیس‌جمهور و مسئولیت‌های امنیتی دولت آمریکا منجر شد. پس از ترور مک‌کینلی، تئودور روزولت معاون رئیس‌جمهور وقت، به مقام ریاست‌جمهوری رسید و دوره ریاست‌جمهوری‌اش با اصلاحات بسیاری همراه بود.

این حادثه همچنین تأثیر زیادی بر سیاست‌های امنیتی آمریکا داشت. پس از ترور مک‌کینلی، تدابیر امنیتی برای حفاظت از رئیس‌جمهور به‌طور چشمگیری افزایش یافت و روند محافظت از مقامات عالی‌رتبه دولتی به یکی از مسائل حیاتی تبدیل شد. ترور مک‌کینلی همچنین تأثیراتی در تغییر نگرش عمومی نسبت به آنارشیسم و جنبش‌های مخالف دولت داشت و باعث افزایش سرکوب و نظارت بر گروه‌های آنارشیستی در آمریکا شد.

۴. جان اف. کندی

ترور جان ف. کندی، سی و پنجمین رئیس‌جمهور ایالات متحده در تاریخ ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳ در دالاس واقع در تگزاس رخ داد. کندی در حالی که با کاروان ریاست‌جمهوری در خیابان‌های دالاس حرکت می‌کرد، هدف گلوله قرار گرفت. او در کنار جکی کندی، همسرش در خودروی بدون سقف در حال عبور از خیابان‌های شهر بود که در این هنگام لی هاروی اوزوالد، یک فرد با سابقه زندانی و از اعضای سابق مارکسیست‌ها، سه گلوله به سمت رئیس‌جمهور شلیک کرد. یکی از گلوله‌ها به گردن و دیگری به سر کندی برخورد کرد که باعث شد او به شدت زخمی شود. کندی پس از شلیک گلوله‌ها به سرعت به بیمارستان منتقل شد، اما در نهایت در ساعت ۱:۰۰ بعدازظهر همان روز، در اثر شدت جراحات جان خود را از دست داد.

این ترور که به عنوان یکی از برجسته‌ترین حوادث تاریخ آمریکا شناخته می‌شود، نه تنها شوک بزرگی به مردم این کشور وارد کرد، بلکه تأثیرات عمیقی بر سیاست‌های داخلی و خارجی کشور داشت. ترور کندی موجب شد که لیندون بی. جانسون، معاون رئیس‌جمهور وقت، بلافاصله به مقام ریاست‌جمهوری برسد و دوران ریاست‌جمهوری کندی به طور ناگهانی و غیرمنتظره پایان یابد.

لی هاروی اوزوالد، فردی که به قتل کندی متهم شد، تنها دو روز پس از ترور توسط جک روبی، یک مالک باشگاه شبانه، در حالی که در حال انتقال به زندان بود، کشته شد. کشته شدن اوزوالد به گمانه‌زنی‌ها و تئوری‌های توطئه دامن زد. بسیاری از مردم هنوز به‌دنبال دلایل واقعی پشت این ترور و نقش‌های احتمالی دیگر در آن هستند، زیرا شواهد و تحقیقات مختلفی وجود دارد که به وجود یک توطئه گسترده‌تر اشاره دارند. کمیسیون وارن، که برای بررسی این حادثه تشکیل شد، به این نتیجه رسید که اوزوالد به تنهایی اقدام به ترور کرده بود، اما بسیاری از مردم و محققان هنوز نسبت به این گزارش شک دارند.

ترور کندی نه تنها تأثیرات بزرگ سیاسی و اجتماعی در آمریکا داشت، بلکه به تغییرات فرهنگی و تاریخی عمده‌ای نیز منجر شد. این حادثه نقطه عطفی در تاریخ آمریکا بود و تا به امروز همچنان در ذهن بسیاری از مردم باقی مانده است و باید دید که بعد از صدور حکم ترامپ مبنی بر افشاسازی جزئیات این پرونده، چه ابعادی از آن برملا خواهد شد.