وخامت روابط اعراب خلیج فارس با ترامپ؛ طرح آمریکا برای غزه تهدید جدی برای اسرائیل است – نیوزلند
![وخامت روابط اعراب خلیج فارس با ترامپ؛ طرح آمریکا برای غزه تهدید جدی برای اسرائیل است - تابناک](https://newsland.top/wp-content/plugins/wp-fastest-cache-premium/pro/images/blank.gif)
این طرح برای سایر شرکای منطقهای و متحدان آمریکا نیز پیامدهای منفی خواهد داشت. مخالفت رهبران اردن و مصر با انتقال فلسطینیان غزه به کشورهایشان نهتنها مسئلهای مربوط به قوانین بینالمللی، بلکه به ثبات داخلی آنها نیز مرتبط است. برای امان و قاهره، پیامدهای این اقدام میتواند تهدیدی وجودی تلقی شود.
به گزارش سرویس بین الملل نیوزلند، اندیشکده «شورای آتلانتیک» آمریکا در مقالهای به بررسی طرح «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا درباره غزه پرداخته و مخاطرات آنرا مورد بررسی قرار داده است.
بسیاری از آمریکاییها و متحدانشان در اروپا و خاورمیانه با سردرگمی و شوک از اعلام رئیسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، مبنی بر اینکه آمریکا نوار غزه را «تحت کنترل خواهد گرفت» و حدود دو میلیون سکنه آن باید به جای دیگری منتقل شوند، بیدار شدند. اما نباید متعجب میشدند.
طرحها و اهداف ترامپ برای از بین بردن بسیاری از هنجارهای داخلی و جهانی پس از جنگ جهانی دوم هرگز مخفی نبوده است. اعلام سیاست جدید او در شب سهشنبه نیز بخشی از یک برنامه راهبردی کلان برای وادار کردن حماس به پذیرش توافقی با شرایط بهتر برای اسرائیل و آمریکا نیست.
همچنین، این طرح یک استراتژی برای تحت فشار قرار دادن مصر یا اردن جهت تطبیق بیشتر با ترجیحات ایالات متحده در منطقه نیست، برخلاف آنچه برخی مفسران ارزیابی کردهاند.
اما حتی اگر این طرح از ابتدا شکستخورده باشد، که تقریباً قطعاً همینطور است، این شکست ناشی از قصد اولیه او نبوده است. بلکه به این دلیل است که او تاریخ منطقه، پیچیدگیهای روابط درونفلسطینی، پیامدهای احتمالی برای متحدان آمریکا و مهمتر از همه، پیوند عاطفی مردم با خانه و سرزمینشان را بهدرستی درک نکرده یا شاید برایش اهمیتی نداشته است
طرح اعلامشده ترامپ درباره بازسازی بنیادین جهان و منافع آمریکا در آن است. آیا ترامپ واقعاً باور دارد که این طرح در نهایت قابل اجراست؟ شاید بله، شاید نه. اگر این طرح اجرایی نشود، میتواند بهعنوان نقطه آغاز مذاکرات بر سر غزه با کشورهای عربی عمل کند، بهگونهای که نتیجه نهایی یکسان باشد، فارغ از اینکه ترامپ آن را بهعنوان پیشنهادی جدی مطرح کرده باشد یا نه.
اما حتی اگر این طرح از ابتدا شکستخورده باشد، که تقریباً قطعاً همینطور است، این شکست ناشی از قصد اولیه او نبوده است. بلکه به این دلیل است که او تاریخ منطقه، پیچیدگیهای روابط درونفلسطینی، پیامدهای احتمالی برای متحدان آمریکا و مهمتر از همه، پیوند عاطفی مردم با خانه و سرزمینشان را بهدرستی درک نکرده یا شاید برایش اهمیتی نداشته است.
بدون این عوامل تأثیرگذار بر دیدگاههایش، پیشنهاد ترامپ از نظر راهبردی منطقی به نظر میرسد و در واقع با هدف اساسی او برای پایان دادن به دخالت گسترده آمریکا در خاورمیانه تناقضی ندارد. از دیدگاه او، تنها راه کاهش تعهدات مالی بلندمدت آمریکا در منطقه، که عمدتاً به حمایتهای امنیتی مربوط میشود، تخریب کامل غزه و آغاز دوباره از صفر است.
اگر آمریکا رهبری این اقدام را بر عهده نگیرد، هزینههای بلندمدت حفاظت از اسرائیل، بهعنوان مثال، همچنان ادامه خواهد داشت. برای نمونه، هزینه هر موشک رهگیر سامانه گنبد آهنین بیش از پنجاه هزار دلار است که بخش اعظم آن را آمریکا تأمین مالی میکند. علاوه بر این، آمریکا سالانه بیش از ۱.۴ میلیارد دلار، عمدتاً بهصورت کمکهای امنیتی، به اردن و مصر ارائه میدهد.
برای رئیسجمهور، «تسلط» آمریکا بر غزه باید بهعنوان بهترین راه برای ایجاد یک منطقه صلح به نظر برسد، بهگونهای که در نهایت هزینههای امنیتی بهطور قابلتوجهی کاهش یابد.
ترامپ پیشنهاد داد که این هدف از طریق تلاشهای آمریکا در صحنه محقق شود، اما سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد که اظهارات ترامپ به این معنا نیست که مالیاتدهندگان آمریکایی هزینه این اقدام را تأمین خواهند کرد.
رئیسجمهور احتمالاً انتظار دارد که آنچه او «کشورهای همسایه ثروتمند» نامید—که تقریباً بهطور قطع اشاره به قطر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و احتمالاً کویت دارد—بخشی یا تمام هزینهها را بپردازند. در هر صورت، اگر آمریکا زمانی را صرف بازسازی غزه کند، ترامپ انتظار دارد که در نهایت از منافع اقتصادی آن بهرهمند شود، زمانی که، به گفته خودش، غزه به «ریویرای خاورمیانه» تبدیل شود.
رئیسجمهور ممکن است واقعاً طرح خود را از منظر بشردوستانه ببیند، همانطور که مایکل والتز، مشاور امنیت ملی، تأکید کرد، و به دنبال آن باشد که فلسطینیان غزه به کشورهای ثالث منتقل شوند تا در نهایت به آنها کمک شود. اما نتیجه، از نظر قانونی و سیاسی، تفاوتی ایجاد نمیکند: جابهجایی اجباری نقض حقوق بینالملل است—و به نظر نمیرسد که ترامپ اهمیتی برای قوانین یا هنجارهای بینالمللی قائل باشد.
توافقی نگرانکننده برای رهبران منطقه
زمانی که ترامپ طرح خود را اعلام کرد، ممکن است بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، از آن بیخبر بوده باشد. اما او که یک سیاستمدار حرفهای است، بدون اینکه مستقیماً از آن حمایت کند، در کنفرانس خبری به ترامپ اعتبار بخشید و گفت: «او ایدهای متفاوت دارد، و فکر میکنم که ارزش توجه را دارد.» با این حال، واقعیت این است که اجرای این طرح برای نتانیاهو و اسرائیل فاجعهبار خواهد بود، زیرا بهاحتمال زیاد منجر به بیثباتی در منطقه خواهد شد.
این طرح برای سایر شرکای منطقهای و متحدان آمریکا نیز پیامدهای منفی خواهد داشت. مخالفت رهبران اردن و مصر با انتقال فلسطینیان غزه به کشورهایشان نهتنها مسئلهای مربوط به قوانین بینالمللی، بلکه به ثبات داخلی آنها نیز مرتبط است. برای امان و قاهره، پیامدهای این اقدام میتواند تهدیدی وجودی تلقی شود.
چنین حرکتی ممکن است بهعنوان تأیید خواسته برخی از گروههای اسرائیلی که مخالف تشکیل کشور فلسطین هستند، تفسیر شود. این مسئله برای رهبران منطقه، بهویژه در اردن که بیش از نیمی از جمعیت آن فلسطینیتبار هستند، نگرانی جدی ایجاد میکند.
علاوه بر این، عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر، و ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، به همان اندازه نگران خواهند بود که برخی از آوارگان، اعضای حماس، جهاد اسلامی فلسطین و سایر گروهها باشند.
در این صورت، کنترل این افراد بر عهده مصر و اردن خواهد بود، که تقریباً قطعی است این گروهها به دنبال حمله به قاهره و امان باشند.
نتانیاهو بهخوبی درک میکند که بیثباتی در اردن و مصر میتواند به افزایش ناآرامی در منطقه شامات منجر شود و تهدیدهای بیشتری برای اسرائیل ایجاد کند.
برای ریاض، که بلافاصله تأکید کرد بدون راهحل دوکشوری روابط خود را با اسرائیل عادی نخواهد کرد، جابهجایی جمعیت فلسطینیان غزه به خواست ایالات متحده احتمالاً یک خط قرمز غیرقابل عبور خواهد بود
اما حتی بدتر از آن برای اسرائیل، این طرح میتواند روابط اسرائیل و آمریکا با کشورهای حوزه خلیج فارس را به عقب براند. ترامپ گفت: «من واقعاً باور دارم که بسیاری از کشورها بهزودی به این معامله شگفتانگیز صلح و توسعه اقتصادی خواهند پیوست.»،
اما برای ریاض، که بلافاصله تأکید کرد بدون راهحل دوکشوری روابط خود را با اسرائیل عادی نخواهد کرد، جابهجایی جمعیت فلسطینیان غزه به خواست ایالات متحده احتمالاً یک خط قرمز غیرقابل عبور خواهد بود. این مسئله درباره ابوظبی نیز صدق میکند؛ شهری که ترامپ از آن به دلیل امضای توافقنامههای ابراهیم تمجید کرده است.
پس از حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳، جوامع سعودی و اماراتی نسبت به برخی دیگر از همتایان عرب خود در مورد این درگیری کمتر موضعگیری کردهاند، اما این وضعیت میتواند تغییر کند. حتی پادشاهیها نیز گاهی مجبورند به خواستههای مردم خود پاسخ دهند. بهجای پیشبرد صلح، اخراج فلسطینیان غزه احتمالاً توافقنامههای ابراهیم را تضعیف کرده و تمایل ریاض برای پیوستن به آنها را قبل از تشکیل کشور فلسطین به خطر میاندازد.
بهسختی میتوان تصور کرد که طرح ترامپ برای غزه به واقعیت بپیوندد. اما اشتباه خواهد بود اگر تصور کنیم که او این پیشنهاد را بدون جدیت مطرح کرده است. نادیده گرفتن این واقعیت، خطر دستکم گرفتن میزان تعهد او را در ۴۷ ماه و نیم آینده برای تغییر نقش آمریکا نهفقط در خاورمیانه، بلکه در سراسر جهان افزایش میدهد.
منبع:www.tabnak.ir