نقد Emilia Perez | نامزد اسکار 2025

املیا پرز با وجود این که در اسکار ۲۰۲۵ در ۱۳ بخش نامزد شده است. اما یکی از بدترین فیلمهای ۲۰۲۵ به شمار میآید. طوری که فیلم تقریبا هیچ ویژگی مثبتی در خود ندارد. هر نقطه قوتی که منتقدان به آن اشاره میکنند، با عقل جور در نمیآید.
بزرگترین تفاوتی که بین منتقدین و مردم وجود دارد این است که منتقدین بیشتر از جنبههای هنری فیلم لذت میبرند. ولی به دلایل ذکرشده املیا پرز این شکاف را از قبل هم بیشتر باز میکند. در این مقاله این اثر جنجالی را بیشتر نقد و بررسی میکنیم.
تمایلات غیرمنطقی یک رئیس کارتل

دل مونته قبل از عمل
داستان در مکزیک رخ میدهد. مانیتاس دل مونته کله گنده کارتل است که نفوذ زیادی در سیاست و قانون دارد. علاوه بر این بیشتر رقبای خود را از بین برده است؛ بنابراین دل مونته قویترین کارتل مکزیک به شمار میرود. اما با تمام این دستاوردها او دوست دارد تغییر جنسیت بدهد. به همین خاطر وکیل ریتا مورا کاسترو (زوئی سالدانا) را استخدام میکند تا دکتری برای عمل جراحی پیدا کند. پس از جراحی دل مونته مرگش را جعل میکند، سپس نامش را به املیا پرز (کارلا سوفیا گاسکون) تغییر میدهد.
رستگاری املیا پرز

بعد از عمل
پرز همسرش (سلینا گومز) را مخفیانه به سوئیس میفرستد. تمام این رویدادها نیز در ۴۰ دقیقه ابتدا فیلم رخ میدهد. سایر زمان فیلم هم به رستگاری املیا اختصاص مییابد. شخصیت پرز نشان میدهد چگونه با تغییر جنسیت تمام افکار و بیرحمی یک کارتل عوض میشود. چون او تمام انسانهایی که در جنگهای مافیایی ناپدید شدهاند، را پیدا میکند. سپس بنیاد خیرهای برایشان میسازد. به همین خاطر پرز به قهرمان ملی مکزیک تبدیل میشود.
دل مونته در قتل برخی از این افراد نقش داشته است. پس با این اقدامات بیشتر فردی دورو به نظر میرسد تا یک قهرمان. علاوه بر این مورا کاسترو در جایی کار میکند که مردها افرادی بیخاصیت هستند که با زنها رفتار نادرستی دارند. پس با دو تا اغراق در املیل پرز مواجه میشویم؛ یکی رستگاری پرز و دیگری زنستیزی همکاران ریتا.
خشم بیننده های مکزیکی از فیلم

رقصها و آوازهای هجوآمیز سالدونا تمامی ندارند.
با وجود این که فیلم در مکزیک جریان دارد. ولی مشخص است که در آن جا فیلمبرداری نشده است. خواکین آئودیار کارگردان املیا پرز کلیشههایی که همیشه هالیوود از مکزیک نشان میدهد را دوباره به ما غالب میکند؛ سرزمینی شکستخورده که کارتلها آن را نابود کردهاند و تقریبا هیچکس در آن جا اسپانیایی صحبت نمیکند. چون آئودیارد فیلمش را در پاریس فیلمبرداری کرده است.
بازیگران نقش اصلی یعنی زوئی سالدونا، املیا پرز و سلینا گومز هیچکدام در مکزیک به دنیا نیامدهاند. گومز برای نقشش مجبور شد زبان اسپانیایی را یاد بگیرد. در کل مکزیکیها از تصویرسازی املیا پرز از کشورشان راضی نبودند. همچنین جامعه LGBTQ+ نیز از عملکرد فیلم راضی نبود. شاید اگر آئودیارد فیلمش را در ژانر کمدی میساخت، باز با اثری قابلتحملتر مواجه میشدیم.
اثری که هیچ حرفی برای گفتن ندارد

سکانس جنجالی ریتا در تایلند
املیا پرز از نظر فرم و ساختار حرفی برای گفتن ندارد. برخی میگویند، اثری نوآورانه در ژانر موزیکال محسوب میشود. ولی کافی است سکانسهای موزیکالش را با شرور (Wicked) مقایسه کنید تا عمق فاجعه موسیقی متنش را بهتر درک کنید. حتی سلینا گومز هم بسیار بد میخواند. فقط چون خواننده است، کمی بهتر از بقیه اجرا میکند. ولی اجرای سایر بازیگران به خصوص سالدونا و گاسکون افتضاح است.
الهامی از چترهای شربورگ

هیچ شباهتی بین چترهای شربورگ و املیا پرز وجود ندارد.
آئودیارد در مصاحبهای گفته بود که املیا پرز را با الهام از چترهای شربورگ (۱۹۶۴) اثری از ژاک دمی ساخته است. این اثر موزیکال جزو مهمترین آثار موج نو سینمای فرانسه به شمار میرود. چترهای شربورگ به طور غیرمستقیم جنگ الجزایر را زیرسوال میبرد. با وجود این که اسمی از الجزایر در فیلم به کار برده نمیشود. علاوه بر این بیشتر آهنگهای پرز ارجاعی به فیلم موردعلاقهاش دارند.
چترهای شربورگ برای دوستداران سینمای فرانسه توصیه میشود. چون لوکیشنها، دیالوگها و موسیقی متن آن حتی برای نسلهای جدید هم تازگی دارد. نکته و سوالی که احتمالا آئودیار به آن توجه نکرد. چرا فیلمی از دهه ۶۰ هنوز جذاب و سرگرمکننده است؟ تکلیف املیا پرز مشخص نیست، آئودیار میخواهد شعارهای فمینیستی و LGBTQ+ را در فیلم غالب کند که به طرز جالبی به مذاق طرفداران woke نیز خوش نیامده است. پس میتوان گفت بالاخره طرفداران woke با مردم عادی نسبت به موضوعی موافق هستند.
بهترین پیامی که املیا پرز میخواهد به بیننده انتقال دهد این است که انسان باید خود را بپذیرد. ولی این که ریتا در سکانسی میگوید، با تغییر بدن جامعه نیز تغییر خواهد کرد. شعاری مضحک و خندهدار است. چون معمولا چنین حرفهایی نتیجهای عکس به همراه دارند. پس ترنس فوبیا (ترس از افراد ترنس) با ساخت اثری ضعیف و بیخود از بین نمیرود. نظر شما درباره املیا پرز چیست؟ آیا آن را لایق نامزدی در بخشهای مختلف اسکار میدانید؟
منبع: slate
منبع:mag.cafebazaar.ir