بررسی بازی Delta Force: Hawk Ops | پرچمدار شوترهای نظامی؟

اگر یک شوترباز باشید، به خوبی نسخههای قدیمی بازی محبوب Delta Force را میشناسید. یک بازی خوش ساخت که آخرین نسخههای آن در زمان خود با آثاری همچون Call of Duty قیاس شده و گاهی حتی بهتر هم حاضر میشدند. حال دلتا فورس که پس از ۱۵ سال غیبت، دوباره به میدان رقابت بازگشته و اینبار با یک بازی آنلاین ما را روبهرو کرده است؛ شاید باریدیگر تنفس و امیدی به نیوزلند بازیهای آنلاین-فرستپرسن ببخشد و انرژی تازهای را تزریق نماید. با نیوزلند همراه باشید تا ببینیم که با یک بازی درست و حسابی طرف هستیم یا خیر.
بازی Delta Force توسط استودیوهای Team Jade و TiMi Studio توسعه یافته است و از موتور بازیسازی آنریل انجین (Unreal Engine 5) گل سرسبد موتورهای بازیسازی بهره میبرد که یک تجربهی مدرن و چندجانبه را به شما هدیه میدهد. اما پیش از آنکه بخواهیم دل و روده این بازی را خارج کنیم و روی میز بریزیم، باید بدانیم که این بازی از کجا آمده است. در نتیجه با نقد و بررسی بازی دلتا فورس (Delta Force) همراه ما باشید.
بازی Delta Force: Hawk Ops، بازگشت یک افسانه یا فقط یک تجربه تکراری؟
اگر شما هم از بازیکنان قدیمی این فرانچایز باشید، خوب میدانید که این اثر، چه شاهکاری بود. زمانی که شما شروع به تجربه نسخههای قدیمی این بازی میکردید، حسی عجیب و غریب از غوطهور شدن در یک عملیات نظامی به خوبی به شما القا میشد، حسی که نمیتوانستید برای آن یک مثال دیگر بیابید. شهرت آن زمان این بازی از نقشههای بزرگ، گیمپلی تاکتیکی، و حس واقعی بودن نبردهایش بود که این فرانچایز را به جایگاه خاصی در میان گیمرها رساند.
اثری که ما با آن روبهرو هستیم یک بازی Free-to-Play است و از سه بخش مختلف تشکیل شده که هر کدام ویژگیهای جالبی را درون بازی پوشش میدهند. ابتدا در این بازی شما بخش Warfare طرف هستید که حداقل برای من این بخش جذابتر از سایر بخشها بود. این بخش یک PvP خالص و البته سنگین است که در آن دو تیم که هرکدام از ۳۲ عضو تشکیل شده است، به نبرد با یکدیگر میپردازند. دومین قسمت، Hazard Operations است که توضیحش را در بخش مربوط به خودش پیش میبریم و سومین قسمت، مخصوص کسانی است که نسخههای قدیمی این بازی را تجربه کردهاند؛ قسمتی که به تازگی در دسترس قرار گرفته است و شما را به دهه ۹۰ میلادی خواهد برد تا درگیر نبردهای کلاسیکتری شوید. حال مسئله اینجاست که بازی چیزی برای ارائه دارد؟
بخش Warfare بازی Delta Force | صحنه نبرد یا فقط یک گیمپلی شلوغ؟

نمایی از هویت بصری و گیمپلی بازی Delta Force
اگر بخواهیم درباره بخش Warfare صحبت کوتاهی کنیم، خواهم گفت حوصله به خرج دهید تا خود بازی به شما پاسخ دهد. اما بیایید بیشتر بر این بخش تمرکز کنیم. یک نبرد ۳۲ علیه ۳۲ که در آن انواع تجهیزات سبک و سنگین که در کنار وسایل نقلیهای مانند تانک، هلیکوپتر، قایق و… که همه و همه در کنار هم خبر از یک نبرد پر شر و شور میدهند. اولین چیزی که باید در این بازی یاد بگیرید، اپراتورها هستند. این بازی چهار نوع اپراتور را در دسترس قرار داده که هر کدام با توجه به بخش خود، ویژگیهای منحصر به فردی به بازی اضافه میکنند در شرایط خاصی واقعا کار ساز میشوند. برای مثال:
- Assault که اپراتورهای مهاجم هستند و تواناییهای برای مبارزات تن به تن دارند.
- Support که وظیفه حفظ سلامتی تیم به عهده آنها است و میتوانند اقلام پزشکی یا تجهیزات دیگر به خط مقدم نبرد برسانند.
- Reconها توانایی حمله اسلحههای اسنایپر را دارند و گجتهای نظامی جالبی را با خود حمل میکنند.
- Engineerها نیز تجهیزات سنگین مانند اسلحههای LMG یا Launcher را میتوانند با خود حمل کنند.

برخی از اپراتورهای بازی دلتافورس
اپراتورها یک لایه به گیمپلی بازی اضافه میکنند. مثلا اپراتور Luna (که یک Recon است) یه کمان با تیرهای ردیاب دارد و به شما اجازه میدهد، دشمنان را برای تیم خود مشخص کنید. یا D-Wolf که یک Assault سریع و چابک با نارنجکهای انفجاری است. این اپراتورها به بازی عمق میدهند، ولی هنوز حس میشود تواناییهای اپراتورها، آن قدر هم قرار نیست تفاوتی ایجاد کند، ولی در لحظاتی خاص، مانند یک چاشنی اضافی ممکن است نبرد را برای شما تلخ یا شیرین کنند.

در این تصویر تواناییهای اپراتور Luna را میبینید
در بخش Warfare، شما یا جزئی از مدافعین هستید، یا تیم مهاجم را تشکیل میدهید. مهاجمین باید بتوانند مناطق مشخص شده را به ترتیب فتح کنند و مدافعین هم طبیعتا باید مانع این کار شوند. شما در شروع مسابقه جزئی از یک تیم چهار نفره میشوید. در واقع ۳۲ نفر شما ترکیب ۸ تیم ۴ نفره است که هر تیم کوچک برای رنک یک تیم خودش میجنگد، اما تاثیر آن برای کل تیم است. اگر بخواهیم این قسمت بازی را نسبت به بازی دیگری قیاس کنیم، راهی جز مقایسه با Battlefield نداریم. سیستم حرکت کاراکترها در این حالت یک حس آشنا دارد، تقریبا همان Battlefield 2042 اما TiMi Studio آمده یک رو دست به این بازی زند.
یک تفاوت ظریف اما مهم میان این دو بازی است، آن هم این است در بازی دلتا فورس بنظر میآید موقع راه رفتن وزن بیشتری دارید که همین باعث میشود قدم برداشتن شخصیت خود را به خوبی متوجه شوید. این تفاوت باعث میشود که دویدن و جاخالی دادن یک حس تاکتیکیتری داشته باشد تا اینکه فقط یک تجربه آرکیدی سریع ارائه دهد. اگر چه که در هر صورت سیستم Movement بازی یکم خشک بنظر میرسد. برای مثال زمانی که قصد دارید از یک دیوار کوتاه بپرید یا بالا بروید، با تاخیر و گاهی با ممانعت کاراکتر از انجام آن کار روبهرو میشوید که در موقعیتهای حساس میتواند «اعصابخردکن» باشد. البته که هرچه آپدیتهای بازی جدیدتر میشوند، مشکلات کم رنگتر و کم تکرارتر میشوند.

قابلیت شخصیسازی بالای اسلحهها در بازی Delta Force
سلاحها در این اثر تنوع خوبی دارند. از یک M4A1 استاندارد با قابلیت شخصیسازی مثل نصب دوربین و لیزر گرفته تا یه تکتیرانداز سنگین مثل Barrett M82 که میتوانید به وسیله آن از فاصله دور، تانکها را هدف قرار دهید. حس شلیک کردن در این بازی بسیار رضایتبخش است؛ صدای شلیک، لگد اسلحه، و حتی انیمیشن ریلود همه با دقت طراحی شدند و خس واقعی بودن را القا میکنند. تا این حد بر روی اسلحهها کار شده که زاویه شلیک، نوع کشیدن شخصیت شما و میزان فاصله تا هدف، همه باید در نظر گرفته شود تا شلیک موفقی داشت.
برای مثال در یکی از مپهای بازی شما باید به عنوان مهاجم از دریا حمله کنید، دامنه کوه را فتح کرده و سپس به بالای کوه بروید. درگیری در قسمت دامنه کوه بود و من به عنوان یک اسنایپر با اسنایپرهای مدافع درگیر بودم. یکی از آنها بر روی کوه بود و بر حسب تجربه فهمیدم که اگر فاصله از بیش از ۵۰۰ متر شود باید یک خط پایینتر از مرکز دوربین را بر روی هدف بگیرم تا تیر مسیری منحنی را طی کند و به هدف بخورد.

تصویری از نبرد وسایل نقلیه بازی Delta Force
شاید یکی از مشکلات قسمت Warfare، در تعادل وسایل نقلیه باشد. تانکها و هلیکوپترها قدرت بالایی دارند و اگر تیم مقابل یک خلبان یا راننده حرفهای داشته باشد، اینجاست که باید نگران باشید، چرا که درگیری قرار است خیلی سخت شود. اینطور نیست که نتوان از پس آنها بر آمد، اما نیازمند آن است که بخش قابل توجهای از تیم در تلاش برای حذف این وسایل باشند که میتواند آسیبهایی در اجرای اهداف بوجود آورد. سیستم ضد-نقلیه مثل موشکاندازها یا توپخانهها نیز در بازی وجود دارد اما دسترسی به آنها ساده نیست و معمولا از نقاط استراتژیک فاصله دارند که کار را معمولا برای مدافعین سخت میکند.
بخش Hazard Operations بازی Delta Force | تکمیل کن و خارج شو
بخش Hazard Operations که میتوان آن را رقیب جدیدی برای بازیهای Tarkov یا DMZ دید. در این بخش یک نقشه باز دارید که با یک تیم سه نفره یا حتی تکنفره وارد آن میشوید؛ باید غنائم جمع کنید، با دشمنهای هوش مصنوعی بازی و بازیکنهای دیگر بجنگید و در تلاش باشید تا به نقطه استخراج برسید. اولین چیزی که در این حالت توجه شما را به خود جلب میکتد، حس خطر دائمی است. گیمپلی این بخش تفاوتهایی دارد. در این قسمت برخلاف Warfare که سریع و پرهیجان است، Hazard Operations به صبر و برنامهریزی نیاز دارد. نقشهها در این حالت پر از جزئیاتتر هم هستند. در Space City، از ساختمانهای تخریبشده با پنجرههای شکسته گرفته تا کوچههای تنگ پر از زباله، همهچیز حس یک دنیای پسا-آخرالزمانی را القا میکند.
هوش مصنوعی بازی، در این حالت گاهی خوب است، گاهی هم عجیب عمل میکند. مثلا سربازهای معمولی بسیار تاکتیکی عمل میکنند؛ اگر شلیک کنید، سریع پخش خواهند شد و پشت سنگرها پناه خواهند گرفت. اما تجربیات برخی از این بازی، اینطور است که شاید با باگ مواجه شوید و سربازان هیچ عکسالعملی به شما نشان ندهند. در این بخش از بازی دلتا فورس هاوک اوپس، با یک سیستم لوت و شخصیسازی بزرگ روبهرو هستید. میتوانید اسلحههای خود ر با قطعاتی که پیدا میکنید ارتقا دهید، مثلا یک دوربین 4x بر روی یک SMG نصب کنید یا یک صدا خفهکن به یه pistol اضافه کنید.
این حس پیشرفت و مدیریت منابع، به بازی عمق زیادی اهدا میکند ولی مشکلی که وجود دارد این است که گاهی پیدا کردن قطعات مهم خیلی به شانس بستگی دارد. ممکن است ۲۰ دقیقهای در مپ بچرخید و جز یک خشاب اسلحه، چیزی بدست نیاورید. البته که ممکن است دری را باز کنید که دو شاتگان بدست از شما پذیرایی کنند و با غلبه بر آنها، همان چند ثانیه اول بازی یک AK-47 کمیاب بدست آورید.
بخش کمپین Black Hawk Down مدرن اما نوستالژی
کمپین Black Hawk Down که در ماه فوریه ۲۰۲۵ منتشر شده است، قرار است ما را به حال و هوای نسخه Delta Force 2003 ببرد با این تفاوت که گرافیک آن بر دوش Unreal Engine 5 است و گیمپلی آن تکامل یافته و امروزی است. اگر از گیمرهای قدیمی این بازی باشید، این بخش نقطه قوت بازی برای طرفدارانی همچون شما است و شاید همین بخش بس باشد تا قید سایر بخشها را بزنید. داستان این بخش بر اساس فیلم Black Hawk Down است که در سال ۲۰۰۱ ساخته شده. زمانی که شروع میکنید به تجربه این بخش، در نقش یک اپراتور Delta Force قرار میگیرید که در سال ۱۹۹۳ است و باید در سومالی ماموریتی را تکمیل کنید.
در ماموریت اول باید از پشتبامها وارد یک شهر پر از هرج و مرج شوید که قطعا شما را یاد شوترهای کلاسیک خواهد انداخت. گرافیک در این بخش عملا در سطح دیگری قرار دارد. نورپردازی پویا، سایههای واقعی و جزئیات محیطی مثل گرد و خاکی که با انفجار بلند میشود، همه چیز را زندهتر میکند. در صحنهای از بازی، وقتی یه هلیکوپتر Black Hawk جلوی چشمم سقوط کرد و دود و آتش همهجا را فرا گرفت، لحظاتی را حس کردم در آن مخمصه هستم و امیدم برای رهایی از بین رفت. صداگذاری هم در این قسمت لطف خودش را تمام و کمال ادا میکند و صدای فریاد سربازها، غرش موتور هلیکوپترها و حتی صدای باد در کوچههای تنگ، همه با دقت طراحی شدهاند.
گیمپلی کمپین بشدت خطی است اما این به نظرم یک انتخاب عمدی و بجا است. اینجا قرار نیست یک دنیای باز داشته باشید؛ قرار است یک داستان پرتنش و سینمایی را تجربه کنید. ماموریتها به همکاری شما با تیمتان وابسته است و بالعکس؛ همچنین سختی بازی واقعا بالاست. Team Jade اقرار کرده است که این کمپین به شکلی طراحی شده است که حتی خودشان نمیتوانند به تنهایی از پس آن برآیند.
این سختی برای کسانی که عاشق چالش هستند جذاب است، ولی برای بازیکنان معمولی ممکن است زیادی سخت و طاقت فرسا باشد. نکته جالب در این بخش این است که اپراتورها در کمپین هم هستند و تیم شما متشکل از آنها است. برای مثال اگر زخمی شوید، یک Support به دلیل توانایی پزشکیاش میتواند شما را نجات دهد که همین مورد وابستگی میان شما و تیمتان را شکل میدهد. این حس همکاری در شوترهای امروزی کمتر دیده میشود و برای بازی Delta Force یک برگ برنده تلقی میشود.
گرافیک، صدا، و اتمسفر | فراتر از رقبا؟

بافت گرافیکی بازی با آنریل انجین ۵
از نظر بصری، Hawk Ops واقعا با Unreal Engine 5 میدرخشد. در Warfare، انفجارها و دود با جزئیات خیرهکنندهای رندر میشوند،در Hazard Operations، محیطهای متروکه و کم نور حس یک دنیای خشن و واقعی را القا میکنند و کمپین هم شاهکار بازی است؛ موگادیشو با آن کوچههای تنگ و نیوزلندهای شلوغش انگار از فیلم Ridley Scott (داستان بازی برگرفته از فیلم این کارگردان است) مستقیما به بازی آمده است. صداگذاری هم در هر سه بخش قوی کار شده است. صدای شلیک اسلحهها حس وزن و قدرت دارد و افکتهای محیطی مثل صدای باد یا انفجارهای دور خیلی به اتمسفر بازی کمک میکند. شاید ضعفهای محدودی به توان به صداگذاری بازی گرفت؛ مثلا دیالوگهای سربازها در کمپین، مقداری مصنوعی و تکراری به نظر میرسد.
دوباره میپرسم که Delta Force، پرچمدار شوترهای نظامی؟
بازی Delta Force: Hawk Ops یک شروع قوی برای استودیو و فرانچایز محبوب خود است که هنوز مقادیری راه دارد تا آنی شود که باید، اما همه چیز آن در همین لحظه هم دلچسب است. این بازی را میتوان تهدیدی جدی برای Call of Duty و Battlefield دانست. اگر در پی یک بازی تاکتیکال نظامی هستید و دوست دارید یک شوتر درست و حسابی را پلی کنید، دلتا فورس شما را راضی خواهد کرد.
منبع:mag.cafebazaar.ir